عوامل ملموس از قبیل "کیفیت زندگی" و "یکپارچگی زیست محیطی" می توانند برای گرفتن خارجی از منفی ("بد" های اقتصادی) از افزایش مصرف که تولید ناخالص داخلی فعلی را گسترش می دهد ، اما بی حد و حصر سطح آینده را به خطر بیاندازند ، کمتر هدفمند باشند. 19659002] در واقع ، برای ارزیابی سلامت اقتصادی یک ملت ، می بایست سنجش رفاه اقتصادی باشد.
نوشت Me مگا جین
در یک دهه گذشته ، بحران جهانی آب و هوا 20 میلیون نفر را به هدر داد. سالانه از خانوارهای آنها (برابر با گزارش هر دو ثانیه) ، مطابق گزارش اخیر آکسفام (2019) و نشست COP25 مادرید. بدون شک افزایش شدت و فرکانس سیگنال به سمت منفی بودن هوا. با توجه به این پس زمینه ، فشار آهسته اقتصادی کنونی ممکن است "دستور کار اقلیم" را مجبور به گرفتن صندلی عقب کند. در این زمینه ، فرضیه منحنی کوزنتس باید نقطه مرجع کانونی برای یافتن پاسخ در مورد کاهش آب و هوایی زوجی رشد باشد. این فرضیه ثابت می کند که با افزایش رشد اقتصادی ، فشار اقلیمی تا حدی افزایش می یابد ، اما پس از یک آستانه ، رابطه معکوس می شود. در اصل ، "رشد" را نمی توان تفسیر کرد که در معرض خطر نسل های آینده است. بنابراین سؤال این است: آیا تولید ناخالص داخلی (ماتریالیستی) به عنوان معیار کافی برای رشد پراکسی اقتصادی ، انسانی و اجتماعی (غیر مادی) در نظر گرفته می شود؟
شواهدی از سهم قابل توجه از طرف سن ، استیگلیتز ، دالی و نایار وجود دارد. دهه 1990 به پیوند نابرابری های رشد و درآمد برای تولید گازهای گلخانه ای منجر به انتشار گازهای گلخانه ای در جایی که در اصل ساختار جهانی سازی را به چالش می کشد ، و از این رو شاخص تولید ناخالص داخلی برای تقویت نارضایتی های اساسی خود است. آنها بر این عقیده هستند که تولید ناخالص داخلی را به عنوان یک منبع ، ابزاری برای رسیدن به هدف و مطمئناً خود هدف نیست. احتمالاً تولید ناخالص داخلی ساده ترین ، ایمن ترین و خطی از تمام اقدامات موجود است که تاکنون به طور کافی برای هند کار کرده است. اما ، در عین حال ، مشخص است که چه چیزی می تواند اقدام به جای تغییر در تولید ناخالص داخلی را برای دستیابی به چشم انداز چتر جایگزین کند؟
موارد فوق تا حدودی می تواند با گزارشات مرجع OECD و UNDP پاسخ داده شود ، و تدابیر بهتری را پیشنهاد کند. مانند شاخص توسعه انسانی (HDI) و شاخص زندگی بهتر برای سنجش بهزیستی اقتصادی با حقوق صاحبان سهام برای هر ملتی. در حقیقت ، رده بندی اخیر HDI ، هند علیرغم افت رشد اقتصادی ، هند را در رتبه یازدهم در سال 2019 در مقابل 2019 در سال 2018 قرار داده است ، که علاوه بر این ، ارتباط جایگزینی یا استفاده از پراکسی های مناسب را برای معیار ترازنامه اقتصادی ، زیست محیطی و اجتماعی تأیید می کند. از هر ملتی در سال 2006 ، بنیاد اقتصاد نوین شاخص بهزیستی و محیط زیست انسانی دیگری را نشان داد ، یعنی شاخص سیاره مبارک. این امر در عواملی مانند امید به زندگی و رد پای زیست محیطی و یک شاخص ذهنی "رضایت از زندگی" انجام می شود. علاوه بر این ، شاخص آزادی اقتصادی توسط بنیاد میراث فرهنگی و مؤسسه فریزر می تواند برای درک موقعیت های اقتصادی و سیاسی هر ملتی واقعاً مفید باشد. به همین ترتیب ، شاخص پیشرفت واقعی (که در سال 1989 مطرح شد) می تواند یکی از اقدامات برتر برای رشد و بهزیستی افراد ، در درجه اول در حوزه اقتصاد اکولوژیکی باشد. اغلب بحث می شود که دستیابی به تصمیم گیری پایدار با هدف پیشرفت پایدار و رفاه اقتصادی اگر رفاه از دیدگاه صرفاً مالی در نظر گرفته شود غیرممکن است.
از طرف دیگر ، تنظیم تولید ناخالص داخلی با عوامل کیفی معاصر. مانند محیط و اجتماعی می تواند راهی پایدار برای پیشبرد باشد. عوامل ملموس مانند "کیفیت زندگی" و "یکپارچگی زیست محیطی" می توانند برای گرفتن خارجی از منفی (موارد "اقتصادی") از افزایش مصرف که تولید ناخالص داخلی فعلی را گسترش می دهد اما به طرز غیرقابل انکاری سطح آینده را به خطر می اندازند ، کمتر عینی اما پایدارتر باشند.
برای ارزیابی سلامت اقتصادی یک ملت ، باید به جای رشد اقتصادی ، سنجش رفاه اقتصادی باشد. بدون تردید ، استفاده از "تولید ناخالص داخلی" از مزایای مشخصی برخوردار است. بنابراین ، تلاش برای از بین بردن تولید ناخالص داخلی نه عملی و نه توصیه می شود. با وجود رشد تولید ناخالص داخلی ، فعالیت های اقتصادی رمزگشایی شده و جهان را به سمت آستانه سقوط سوق می دهد. یک اجماع جهانی رو به رشد وجود دارد که تولید ناخالص داخلی اندازه گیری خوبی از عملکرد کلی اقتصادی را حداقل در طولانی مدت ارائه نمی دهد. فلسفه کلاسیک تولید ناخالص داخلی «هرچه بزرگتر و بهتر شود» دیگر اثبات نمی شود. همچنین ، فاجعه آب و هوایی یک ضرب خطرناک غیرقابل انکار است و مطمئناً قصد تبعیض نخواهد داشت. بنابراین ، همانطور که استیگلیتز پیشنهاد می کند ، یک عقب اضطراری برای عقب نشینی از ساختار جهانی سازی به منظور رشد پایدار و برابری در سطح جهان وجود دارد. آنچه مهم است این است که آیا رشد پایدار است و اینکه آیا اکثر شهروندان شاهد افزایش سالانه زندگی خود هستند. لازم به ذکر نیست ، جهان به اهداف و راههای جدید برای برآورد پیشرفت در جهت دستیابی به این اهداف نیاز مبرم دارد.
علاوه بر این ، یک گفتگو و اجماع جهانی نیز لازم است تا از معیارهای اقتصادی مناسب به عنوان یک استاندارد جهانی استفاده کند و همچنین برای چک کردن ، به این ترتیب که درگیر گرفتگی مشابه بحران تولید ناخالص داخلی دهه 1970 نباشید. زمان برای بشر تمام شده است. احتمالاً دیدگاه وسیع تری درباره اندازه گیری پیشرفت اقتصادی و اجتماعی می تواند راه پایدار را برای پیش بینی روشن کند.
نویسنده استادیار / محقق ارشد تحقیقاتی ، DRC / FMS ، دانشگاه دهلی است