"این موضوعات لازم نیست تابو باشند. هرچه نسبت به خطرات شفاف تر باشیم و به مصرف کنندگان ایمنی بیاموزیم ، اعتماد بیشتری به ما می گیرد. چگونه ما از افراد استقبال می کنیم و به آنها کمک می کنیم تا در مورد اثرات – خوب ، بد و زشت مطلع شوند. "می گوید: یک کارآفرین مشهور ، مشاور استراتژی ، یک سخنران منظم در رویدادهای صنعت جهانی و یکی از بنیانگذاران اخیر تال ، می گوید. Bianca Lopes.

Bianca Lopes
بخش اول مصاحبه اختصاصی ما را در اینجا بخوانید ، جایی که B. Lopes درباره زنان در امنیت سایبری صحبت می کند. این دومین قسمت است که ما در مورد پارانویایی پیرامون بیومتریک و فقدان ارتباط صحبت می کنیم.
آیا شما همیشه می دانید که کار در صنعت فناوری کاری بود که می خواهید انجام دهید؟
نه اصلاً ، نه اصلاً! اگر اولین بار دانشگاه را از من سؤال کرده بودید ، به شما می گفتم می خواهم دیپلمات شوم.
یک دیپلمات ؟! بنابراین چه چیزی باعث شد تا شما به امنیت سایبری بپردازید؟
این مجموعه ای از چیزها بود. موضوعی که مرا جنجال زده و به چالش کشید این بود که صنعت واقعاً خیلی سریع حرکت می کرد. من به طور کلی شیفته یادگیری هستم ، و مطمئناً یک چیز زیادی برای یادگیری وجود داشت.
من دیدم که چگونه فناوری در هر بخش از زندگی من حرکت می کند. معمولاً ، و من در حال عمومی سازی هستم ، دو نوع افراد وجود دارد: افرادی که می گویند "فناوری من را می ترساند ، و من فقط کاربر هستم" ، و دیگران که می گویند "من می خواهم بفهمم که چگونه کار می کند". نوع دوم و غالباً با خودم می گویم: اگر از آن استفاده كنم ، ممكن است بدانم كه چگونه این كار لعنتی كار می كند! (می خندد)
من به عنوان یک کودک ، همیشه از من می پرسیدم که چرا و چگونه. و از آنجا انتخاب های شغلی من باعث شد تا به امور مالی بپردازم و امور مالی مرا به سمت فن آوری سوق می دهد.
انتظار می رود طی 5-10 سال در صنعت فناوری چه تغییراتی را مشاهده کنید؟
چیزهای زیادی در حال تغییر هستند. می توان اینجا نشست و گفت: خوب ، من اعتقاد دارم هوش مصنوعی و رایانش ابری قصد دارند بلا و بلو بلا را انجام دهند و شما را به کام مرگ بکشند تا از نفس خود (می خندد). همیشه ترجیح می دادم که امور را انسانی تر کنم و تیم من را در Talle به چالش بکشد تا فناوری را به تأثیر روزمره مردم متصل کند.
فکر می کنم درک غیرقابل اجتنابی از اهمیت آنچه هویت دیجیتالی است وجود دارد. این چیز جدیدی نیست ، این چیزی است که همچنان که می خواهیم همه چیز را در زندگی دیجیتال خود به هم وصل کرده و بارگذاری کنیم ، می توانیم در معرض دید قرار بگیریم.
انتظار دارم که افزایش رفتار انسان به وابستگی بستگی داشته باشد. من انتظار دارم دنیایی را ببینیم که بورس داده ها را در اختیار داشته باشیم. داده ها یک ارز خواهند بود و بسیاری نیز در حال حاضر استدلال می کنند.
در یک یادداشت اجتماعی ، امیدوارم که از اندازه گیری تعداد لایک یا دنبال کننده خود ، خودمان را متوقف کنیم و این قدرت را از فناوری پشتیبانی پشتیبانی کنیم تا به ما کمک کند و از ما برای ارتباط با یکدیگر استفاده کند ..
دوست دارم فناوری هایی را پیدا کنم که سیستم عامل ها را به کیفیت و مواد در مقابل محبوبیت و محتوا هدایت شده توسط الگوریتم هایی که می توانند صدمات بیشتری نسبت به خوبی داشته باشند ، مشاهده کنم ، همیشه می پرسم ، چگونه فناوری واقعاً ما را به هم وصل می کند ، برای بهتر؟
اساساً ، رسانه های اجتماعی مبتنی بر دو چیز است – داده ها و امثال آنها. مردم صمیمی ترین اطلاعات را فقط برای دریافت لایک به اشتراک می گذارند.
این درست است. اما اگر ما آن را به عنوان یک هنجار و استاندارد بپذیریم خطرناک است. من فکر می کنم در دنیای رسانه های اجتماعی گفتگوهای کثیفی درباره سلامت روان وجود دارد. من دوست دارم که انسان ها از خود آگاهی بیشتری داشته باشند و ما به سمت گفتگوهای آگاهانه گرایش می یابیم. امیدوارم فناوری بتواند از این کار پشتیبانی کند. این یک تیتر خواهد بود که من بسیار خوشحالم برای به اشتراک گذاشتن ، و دوست دارم!
شما مدیرعامل یک شرکت بیومتریک هستید. بیومتریک یک اصطلاح گیج کننده برای درک است. چگونه آن را برای عموم مردم توضیح می دهید؟
بیومتریک به عنوان روند فناوری در حدود 11 سپتامبر به عنوان یک اقدام امنیتی ملی شناخته شد. این بیشتر برای اجرای پلیس استفاده می شد ، و اکنون جالب است که شاهد تکثیر آن در زندگی ما هستیم. بیومتریک به سادگی می گویند ابزاری است. برای تأیید اعتبار و تأیید اینکه چه کسی مبتنی بر نشانگرهای زیستی مانند تشخیص چهره یا اسکن اثر انگشت است. به استفاده از انگشت خود برای باز کردن قفل تلفن هوشمند خود بیاندیشید.
جالب ترین چیز این است که وقتی این ابزار ، این فناوری برای تغییر زندگی افراد استفاده می شود. این نوآوری در محل کار است. من بسیاری از برنامه های کاربردی زیست سنجی کار کرده ام و موارد استفاده را با مؤسسات مختلف مالی و دولتی در سراسر جهان بررسی کرده ام. به عنوان مثال ، فراتر از دسترسی به ساختمانها و دستگاهها ، چگونه می توان از بیومتریک برای استحکام هویت شهروندان بدون مدارک استفاده کرد و به طور بالقوه از دسترسی آنها به خدمات دولتی یا مؤسسات مالی برای بانکداری غیرمستقیم حمایت کرد. آنچه که در صنعت هویت جهانی پیش رو است واقعاً هیجان انگیز است.

بیومتریک ها جایگزین شناسایی مبتنی بر اسناد شده اند
در مورد ایمنی بیومتریک چیست؟ نگرانی های زیادی در مورد امنیت بیومتریک وجود دارد: محققان نقاط ضعف بسیاری را پیدا می کنند. معمولاً همه چیز به مرحله اجرا می رسد.
بله ، مانند هر فناوری ، بستگی به نحوه اجرای آن و یادگیری و آموزش مصرف کننده دارد که برای پشتیبانی از پذیرش در دسترس است. بسیاری از بیومتریکهایی که در آنجا استفاده می شوند نیازی به ایجاد ارتباط ندارند ، به این معنی که یک طرفه مجدد برای اطمینان از وجود یک فرد واقعی در طرف مقابل وجود دارد.
هنگامی که مصرف کنندگان می توانند فیلم های YouTube را از افرادی که ابزارهای بیومتریک را با تکرارهای صورت انسان "هک می کنند" ، ضرب و شتم نمی کنند ، ایمن و امن نیستند. این فناوری بسیار طولانی شده است و اکنون در برزیل بیش از 5 میلیارد تأیید اعتبار انجام شده است که با استفاده از فناوری چاپ انگشت در دستگاههای خودپرداز انجام می شود.
پیاده سازی باید با آموزش خوب مصرف کننده گره خورده باشد تا روش های بهبود این فناوری را بهبود ببخشد. ، و ترس ها و اخبار جعلی را که باعث کند شدن فرزند شما می شود ، آرام کنید.
من همچنین فکر می کنم رهبران اکوسیستم که برای ایجاد استانداردهای مربوط به قابلیت همکاری با یکدیگر همکاری می کنند ، برای این کار بسیار مهم است. در حال حاضر سیستم های ریز و درشتی که در سیلوهای مشغول به کار هستند ، خطر بیشتری را به همراه دارند و ضرب و شتم سیستم بد را برای بدبینان آسان می کنند. نقض و هک فقط باعث ترس بیشتر می شود و باعث کندی اتخاذ تصمیم برای همه بازیکنان می شود. در Talle ، ما معتقدیم که ایجاد این شبکه متصل و بینش مشترک این است که رهبران چگونه می توانند مصرف کنندگان را نشان دهند که از امنیت مراقبت می کنند. . به نظر شما این از کجا ناشی می شود؟
این همان پارانویا است که بیشتر چیزها را احاطه کرده است. و بهترین پادزهر پارانویا ، آموزش و افزایش سواد مصرف کننده در مورد فناوری است. مردم باید درک کنند. صادقانه بگویم ، فروشندگان این کار را آسان نمی کنند. این آموزش از کجا آمده است؟ نقش رهبران تجارت در این کار چیست؟ چگونه می توانیم شفافیت و ارتباطات را در مورد این فناوری ها افزایش دهیم تا مکالمه با افراد روزمره آغاز شود؟ در حالی که صنعت ساکت و گله مند است ، رسانه ها عاشق تغذیه این ترس هستند.
هر مقاله خبری در مورد نقض است. مقالات کافی وجود ندارد که برای مردم توضیح دهد که هر بار که عکس یا سلفی می دهید ، در واقع داده های خود را ارائه می دهید. شما فقط آن را نمی بینید که اتفاق می افتد ، و خوشبختانه از امثال و دنبال کنندگان استقبال می کنید. اگر داده های شما بتوانند برای شما کار کنند چه می کنند؟ چگونه می توانید ارزش آن را مذاکره کنید؟ آیا می خواهید آن را به صورت رایگان تسلیم کنید؟
و پدیده دیگری نیز وجود دارد که کمک نمی کند – به نام خستگی نقض داده ها نامیده می شود. مردم نسبت به ایمنی داده های خود بی اعتنا هستند.
این بسیار نگران کننده است و نشانه ای از طغیان منجر به بی اشتهایی است. باز هم ، ما باید مردم را در مقابل ترساندن آنها آموزش دهیم. ترس هیچ راهی برای ایجاد رابطه نیست. بله ، بعضی ها می گویند: "خوب ، اما ما باید مردم را هشدار دهیم." نه ، شما باید به آنها واژگان بدهید ، شما باید ابزارهایی برای درک آنها تهیه کنید.
به استارباکس نگاه کنید – آنها یک زبان را در اطراف یک قهوه ساختند. این فقط قهوه است ، و بهترین سؤال نیست اگر از من بخواهید ، بلکه به عنوان یک مارک باعث می شوند که مردم احساس امنیت کنند ، شامل شوند و بخشی از یک جامعه باشند. چگونه می توانیم این کار را از لحاظ فنی انجام دهیم؟ چگونه می توانیم با اصطلاحات اصطلاحات و اصطلاحات کنار بیاییم؟ لازم نیست این موضوعات تابو باشد.
هرچه در مورد خطرات شفاف تر عمل کنیم ، و به مصرف کنندگان ایمنی آموزش دهیم ، اعتماد بیشتری به ما می سازد. چگونه ما از افراد استقبال می کنیم و به آنها کمک می کنیم تا درباره تاثیرات – خوب ، بد و زشت – بیاموزند.
یا ایده ها و مطالب محتوای شما چقدر توضیح دهنده است؟ همانطور که می گویم – آیا شما می توانید به مادرتان توضیح دهید که چه کاری انجام می دهید.
باهوش ترین افرادی که می شناسم می توانند ساده ترین صداها باشند. و ما در جهانی زندگی می کنیم که رسانه ها و ارتباطات باید ساده باشند و با عنصر انسانی ارتباط برقرار کنند. مشکل این صنعت این است که بسیاری از افراد از عواملی بزرگ برخوردار هستند و به جای اینکه واقعاً در توضیح کارهایی که انجام می دهند دست به گریبان هستند ، پیچیدگی و صدایی بزرگ دارند که به نظر پیچیده می رسند.
هوش فقط به اندازه توانایی شما در برقراری ارتباط با دیگران قدرت دارد ، این همان چیزی است که من در مورد کار شما دوست دارم. ما به این لنز به رهبران و سازمان های بیشتری احتیاج داریم و روی آموزش مصرف کننده تمرکز می کنیم.